سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر مطهر پدر

شاعر : مرضیه عاطفی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل

از کـینه‌ها گرفت کسی استخاره را            آتش کشید معجـر و گوشه-کناره را

می‌سوخت تار و‌ پودِ تنم، دیدم عده‌ای            بُردند از تو پـیـرهـنِ پـاره پـاره را


راه فرار بسته و حتی به غیر از آب            بستند روی ما به خـدا راه چاره را

بابا نبودی و همهٔ خیمه‌ها که سوخت            دیدم میان دست کـسی گـاهـواره را

عـمه پـناه من شد و در بین ازدحام            بُـردند از سه سالهٔ تو گوشـواره را

بـردیـم تا به شـام، سـرِ نـیـزه‌ها تبِ            گودال و علـقمه، غـمِ دارٱلاماره را

گفتند به ما خارجی و این دلم شکست            دیـدم به سمتِ کهنه لـباسم اشاره را

دلتنگ بودم و شبِ ویرانه سرد بود            با گریه تا به صبح شمرده ستاره را!

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



می‌سوخت تار و‌ پودِ تنم، تا که عده‌ای            بُردند از تو پـیـرهـنِ پـاره پـاره را



بیت زیرا به دلیل مستند نبودن افتادن حضرت رقیه از ناقه و آوردن او توسط زجر و .... حذف شد جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



آنقدر «زجر»بر تنِ من تازیانه زد            طـاقـت نـداشتـم ضرباتِ دوباره را



بیت زیر به دلیل ایراد در وزن در مصرع اول تغییر داده شد



خیلی دلم شکست سرِ بازار بارها-            دیـدم به سمتِ کهنه لـباسم اشاره را